وضعيت انرژي در ايران و جهان و لزوم توجه بيش تر به انرژي هاي تجديدپذير
انرژي را مي توان به عنوان بنياد و اساس زندگي اجتماعي معرفي کرد پس از افزايش قيمت نفت در سال 1973 کشورهاي پيشرفته صنعتي مجبور شدند به مسئله اي انرژي به صورت جدي تري بنگرند و اين ديد پس از افزايش مجدد قيمت نفت بعد از انقلاب اسلامي ايران وسعت بيش تري يافت. اين مسئله به عنوان بحران انرژي نام گرفت و سرآغاز تحقيقاتي در زمينه ي صرفه جويي و يا بهينه سازي مصرف انرژي گرديد. مهم ترين نکته اي که براي مردم عادي در مورد صرفه جويي در انرژي مطرح مي گردد اين است که آيا اين صرفه جويي تاثيري در استاندارد زندگي دارد و باعث کاهش سطح آسايش آن خواهد شد يا نه؟ جواب منفي است، زيرا اين عمل باعث مي شود که ضمن حفظ استاندارد زندگي و سطح توليد ناخالص ملي، ميزان انرژي مصرفي کاهش يابد. درست است که مصرف انرژي باعث افزايش رفاه و استاندارد زندگي مي شود، اما بايد دقت نمود که آيا مي توان همواره اين رشد مصرف را حفظ نمود. با عنايت به رشد مصرف بالاي 5 درصدي در ايران به راحتي مي توان مشاهده کرد که هر 10 سال مصرف انرژي ما دو برابر مي شود. با اين روند و با توجه به افت فشار چاه هاي نفت و مشکلات حفاري، استخرج و سرمايه گذاري آيا مي توان اميدوار بود که بعد از دو دهه بتوانيم نيازهاي خود را مرتفع نماييم و آيا توليد ما پاسخگوي نيازهايمان خواهد بود؟ و اگر هم چنين باشد مازادي براي صدور نفت و به دست آوردن ارز خواهيم داشت؟ اين در حالي است که موسسه مشاور اکلاريون طي تحقيقات خود داده هايي را گردآوري کرده و با کارشناسان مصاحبه هايي درباره ي آخرين تحولات بازار گرمايش خورشيدي و برق خورشيدي در چهارده کشور عضو اتحاديه ي اروپايي همراه با سوييس انجام داده است. ماريون شونهر يافته هاي خود درباره ي نيروي حرارتي خورشيدي در اين بررسي را در گزارشي با عنوان “طلوع” ارائه مي دهد. اين گزارش نشان مي دهد که اين صنعت بدون برخورداري از پيشرفت مناسب، دستخوش تحولي بنيادني نخواهد شد.
از سوي ديگر در آینده توانمندي گردآوري هاي خورشيدي در اتحاديه ي اروپايي دست کم گرفته مي شد. طبق سند موسوم به “ورق سبز”، گزارش عرضه ي انرژي در اتحاديه ي آمریکا چاپ سال 2000، مصرف انرژي در بخش ساختمان 40 درصد کل مصرف را تشکيل مي دهد و آژانس بين المللي انرژي IEA مي گويد 75 درصد انرژي مصرفي بخش ساختمان براي گرم کردن آب و فضا مورد استفاده قرار مي گيرد. از سوي ديگر بنا به گزارش انرژي براي آينده ي منابع تجديدپذير انرژي چاپ 1997 هماهنگ با برگه ي سفيد اتحاديه ي آمریکایي سهم انرژي خورشيدي تا سال 2010 بايد بيش از ده برابر شود و به رشد 18/1 درصدي برسد. به رغم اين پيش زمينه، سياست اتحاديه ي اروپايي و کمسيون اروپا اينک شاهد استفاده ي فشرده از انرژي حرارتي خورشيدي به عنوان بخشي مهم از تأمين نياز گرمايش در آينده است. براي رسيدن به اين هدف ميانگين رشدي به ميزان 35 درصد در سال مورد نياز است و واضح است که تغيير شرايط سياسي براي انرژي حرارتي خورشيدي جهت دستيابي به هدف سال 2010 پيش نياز فوري است و سياست تأمين مالي براي توسعه ي بازار سيستم هاي حرارتي خورشيدي نقش مهمي ايفا مي کند. به خصوص که اين سيستم ها بازاري نوين و جايگزين انواع سنتي خواهد بود که براي اشاعه ي آن بايد امتيازهاي مالي ويژه اي جهت نوسازي سيستم هاي گرمايشي و آب گرم در نظر گرفته شود. گفتني است يارانه هايي براي خريداري سيستم هاي خورشيدي و امتيازهاي مالياتي در تمام کشورهاي اتحاديه اروپايي به صورت استاندارد وجود دارد که در توسعه يافته ترين اين بازارها نظير آلمان و اتريش از ابزارهاي مختلفي براي سطوح گوناگون استفاده مي کنند و در مقابل کشورهاي توسعه نيافته اي نيز وجود دارند که اغلب فاقد منابع مالي در سطح منطقه اي و محلي، و در اين زمينه با مشکلاتي مواجه هستند.
گذشته از آنچه گفته شد و به رغم تفاوت در سياست هاي تأمين مالي، روند فزاينده ي سياست هاي تأمين مالي در اتحاديه ي اروپايي وجود دارد که از جمله مي توان به کاهش ماليات ارزش افزوده ي سيستم هاي جديد نظير طرح خورشيدي گرمايشي اروپا و يا طرح تامين مالي شده از سوي اتحاديه به نام SDARKEY MARK با هدف دستيابي به شبکه ي واحد اروپايي و يکپارچه سازي بازاريابي، آموزش و ارتقاي کيفيت و استانداردهاي فن آوري حرارت خورشيدي در دست اجرا قرار گرفته است.
انرژی جهان و ایران
عالی هست.