المانهای شهری

با تنزل نقش هویت ملی , دینی و سایر ارزشهای انسانی در جوامع شهری و زندگی شهرنشینی،مدیران شهری و تصمیم گیران امر بر این باور شدند که احیای نامدها و نشانه هایی در غالب طرح،نقاشی دیواری،المان های شهری و مواردی از این دست را در دستور کار شهرداری و شهرسازی قراردهند. هم اکنون طراحی و نصب المان هایی با رویکرد هویت بخشی و خاطره انگیز بودن در کالبد شهر بصورت بارزی نمود پیدا کرده و جزئی از زندگی عامه مردم شده است…
نکته ظریف و حائز اهمیت در اجرای این دسته از طرحها و تاثیرگذاری هر چه بیشتر بر اذهان این است که با مشارکت هنرمندان بومی انجام بپذیرد و منجر به نمایشی پر محتوا از هنر و فرهنگ شهر باشد.

نقش ها و كاركردهای مجسمه ها و المانهای شهری

  1. تقویت حس مكان: یكی از مهمترین كاركردهای مجسمه ایجاد حس مكان تعریف شده، القا روحیه خاص در فضا یا تقویت روحیه یك فضاست. «مكانبخشی از فضاست كه به وسیله شخص یا چیزی اشغال شده است و دارای معنایی ارزشمند است.» در صورت هماهنگی مجسمه با محیط و تقویت انسجام بصری محیط پیرامون، شهروندان احساس رضایت و آرامش بیشتری می‌كنند و حس مكان تقویت می‌شود.
  2. تعریف و هویت بخشی به فضاهای شهری: «هویت یعنی محل یك محل معین حدی كه شخص می‌تواند یك مكان را به عنوان مكان تمایزی از سایر مكان‌ها شناخته و یا بازشناسی كند؛ به طوری كه شخصیتی مشخص، بی‌نظیر و یا حداقل مخصوص به خود را دارا شود». مجسمه‌هایی كه از طراحی خلاقانه و هنرمندان‌های برخوردارند میتوانند هویت‌بخش باشند.
  3. ارتقای كیفیت و ایجاد سرزندگی فضاهای شهری: فضای خالی از هنر، جذابیت ندارد و فقدان جذابیت از كیفیت فضا می‌كاهد و مانع ایجاد حس سرزندگی و نشاط در فضای شهری است. مجسمه می‌تواند این هر دو را در صورت وجود سایر شرایط به فضا، ارزانی دهد.
  4. ارتقای آگاهیهای عمومی و معرفی نمادها و ارزشهای فرهنگی: مجسمه‌ها و توضیحات متصل به آنها می‌توانند سطح دانش و آگاهی‌های عمومی شهروندان در خصوص حوادث فرهنگی یا سایر زمینه‌ها ارتقا بخشند به عنوان مثال می‌توانند مردم یك منطقه را با شخصیت‌ها یا رویدادهای تاریخی یك منطقه آشنا سازند یا نمادهای فرهنگی آن منطقه را معرفی كنند.
  5. معرفی عملكرد و روحیه‌ی میدان یا محدوده‌ی پیرامون آن، یا تداعی عملكرد تاریخی یا فرهنگی آن: بسیاری از میادین محل وقوع حوادث تاریخی منحصر به فرد هستند، مجسمه‌های كه موضوع آن این رویداد تاریخی باشد تا سال‌ها بعد از آن می‌تواند تداعی‌گر این واقعه باشد، همچنین عملكرد فعلی میدان می‌تواند به وسیله‌ی مجسمه بیان شود، مثلا نصب مجسمه كوهنورد در میدانی كه مبدأ عزیمت كوهنوردان به كوهستان است، بیانگر روحیه‌ی ورزشی حوزه‌ی پیرامونی میدان است.
  6. تعریف مركز ثقل و نقطه تمركز میدان: مجسمه به عنوان عنصری در مركز میدان از هر دو طرف دیده و درك می‌شود و می‌تواند نمایانگر مركز میدان باشد. به همین دلیل است كه حتی در میادین خالی از خودرو نیز بسیاری از طراحان، مجسمه را در مركز ثقل میدان نصب می‌كردند، تا حس مركزیت را تقویت و نوعی نظم بصری به وجود آورند.
  7. ایجاد یك نشانه‌ی شهری:
    نشانه از عناصر اصلی سازنده‌ی سیمای شهر است. از نظر كوین لینچ «نشانه‌های عواملی در تشخیص قسمت‌های مختلف شهر هستند. خصوصیات نشانه باید چنان باشد كه بتوان آن را از میان عوامل بسیار بازشناخت. اگر نشانه‌ها فرمی واضح داشته باشند، با زمینه‌ی خود متضاد و به اطراف خود غالب و مسلط باشند؛ شناخت آنها به آسانی میسر است و احتمال بیشتری هست كه بر آنها معنایی متصور باشد. مجسمه‌ها در بسیاری موارد به ویژه اگر اندازه آنها بزرگ باشد، می‌توانند به عنوان نشانه در سطح محله، منطقه یا حتی شهر مطرح شوند.»
  8. ایجاد انگیزه برای بهسازی محیط توسط شهروندان:
    نصب مجسمه‌های مطلوب در میدان و بهسازی آن موجب می‌شود كه ساكنان اطراف میدان انگیزه‌ای برای كیفیت بخشی به محیط خود پیدا كنند و تلاش كنند كه محیطی متمایز به وجود آورند.
  9. مكان‌نمایی: منظور از مكاننمایی این است كه طراح، مجسمه و پیرامون آن را به نحوی طراحی كند كه تداعی‌كننده‌ی یك فضای به خصوص مثلاً میدان جنگ، یك بیشه یا یك چراگاه باشد.
  10. تناسب بخشی به نام میدان: مجسمه‌ها در میادینی كه از سابقه‌ی تاریخی خاصی برخوردار نیستند و نامی قراردادی برای آنها تعیین شده‌است، می‌توانند به نحوی طراحی شوند كه نام میدان را در اذهان بینندگان تثبیت كنند. مثلا نمادی از لاله در «میدان لاله» چنین كاركردی دارد.
  11. معرفی سبكها و سنتهای هنری: مجسمه‌ها هنر را به میان مردم می‌آورند از این رو می‌توانند مردم را با سبك‌های هنری قدیمی یا جدید آشنا سازند و بر دانش هنری و سواد بصری آنها بیافزایند.
محصول با موفقیت به سبد خرید اضافه شد.